نی نی ما

زخم ابروي ني ني

حدودا يك هفته به عيد مونده دعوت عمه محبوب بوديم به صرف كله پاچه خونه مامان زهرا حدوداي ساعت ١ بود كه با ني ني راه افتاديم رفتم اونجا مشغول پهن كردن سفره بوديم ني ني هم رو مبلا ورجه ورجه ميكرد و هي خودشو برا عمه اش لوس ميكرد من رفتم تو آشپزخونه قاشقارو بيارم كه ني ني از رو مبل پشت اپن سرك كشيد و گفت مامان به به بده عمه اش از اين حرفش به وجد اومد و رفت به طرفش كه بغلش كنه كه يكدفعه من صداي بلندي شنيدم و وقتي برگشتم فقط چهره عمه محبوب رو ديدم كه خشكش زده بود دويدم طرف ني ني و بغلش كردم از ابروش خون مي اومد بالاي ابروش پاره شده بود از برخوردي كه با ميز چوبي كنار مبل داشته بود سريع خونارو از رو صورتش پاك كردم و آقا رو برا خريد يه ضد عفوني كننده ب...
25 فروردين 1395

شيرين زباني هاي ني ني

ني ني يواش يواش داره دو ساله ميشه و خيلي اين روزا شيرين زبون شده خيلي كلمات قلمبه سلمبه تو حرفاش بكار ميبره عيدي هم كه رفته بوديم بروجرد همه از حرف زدن نيني تعجب ميكردن و خندشون ميگرفت قبل عيدي مامان بزرگش توي حرفاش از لغات بدبخت آقا استفاده كرد كه بعد متوجه شديم ني ني تو خونه راه ميره و هي تكرار ميكنه بخ بخته آقا مثل اينكه خيلي اين جمله براش جالب بود هنوزم بعد گذشت دو سه ماه گاهي اوقات با خودش تكرار ميكنه خيلي هم حاضر جواب شده من ميگم بريم نماز بخونيم اون تغييرش ميده و ميگه بريم ممش بخوريم ١٩ فروردين براي اولين بار من كنار ظرفشوي ايستاده بودم كه اومد تو آشپزخونه و خودشو به پاهام چسبوند و گفت ماماني دوشت دارم خيلي هيجان انگيز بود طوري كه ميخ...
25 فروردين 1395

شيرين زباني هاي ني ني

اين روزا ني ني كلمات و جمله هاي كوچيك رو خيلي خوب ادا مي كنه به حدي كه فسقلي با گفتن يك كلمه يا يه جمله كوتاه كلي منو بابايي رو به وجد مياره مثلا همين امروز گوشي بابايي زنگ خورد ولي خودش تو اتاق خواب بالا بود ني ني دويده دم پله ها و صدا ميزنه ممد بدو ممد بدو اين حركتش برامون خيلي تازگي داشت يا ميگه چاي ايخوام، ناژي ناژي يعني نازي نازي،بِ اِيم يعني بريم يا اينكه مياد تو قابلمه سرك ميكشه و ميگه دوشت منظورش گوشته،كباب،مرخ و خيلي كلمات ديگه كه همه رو به شيريني ادا ميكنه و قدرت ياد گيري خيلي بالايي داره اينكه معني جملات رو درك ميكنه و خوب ميفهمه وزود جبهه مي گيره خيلي جالبه
8 دی 1394

ني ني اذيت كن

ني ني چن وقتيه شبا خيلي اذيت ميكنه و همش مق مق و گريه ميكنه البته از همون نوزاديش توي خواب هم خيلي سر و صدا مي كرد و هم اينكه خيلي قلت ميزد حالا هم كه بزگتر شده بدتر و بدتر اولش يه دو ساعتي ميخوابه بعد شروع ميكنه به قلت خوردنو حركتو غر غر كردن ماماني هم مجبوره تا صبح دهدفعه بيدار بشه و ني ني رو آروم كنه بعدشم كه هوا روشن ميشه بايد مواظب باشه كوچكترين صدايي ني ني و اذيت نكنه تا بخوابه چون شبش خواب خوبي نداشته ني ني از رو مبلا بالا ميره كشو ها رو باز ميكنه وسايلشو بيرون ميريزه دراي كابينت رو باز ميكنه و هر چي جلو دستش بياد رو جابجا ميكنه و بر ميداره و كلا به كلمه نكن حساسه و بدتر اون كارو انجام ميده براي همين اصلا بهش نميگم نكن تا خودش خسته بش...
19 آذر 1394

ني ني باهوش

گاهي اوقات از هوش و ذكاوت ني ني شگفت زده ميشيم و تنها عكس العمل من يا بابايي اينه كه يه لبخند ميزنيم و خدا رو شكر ميكنيم ولي گاهي اوقات هم به ترس غريب وجودمو پر ميكنه اينكه نتونيم اونجوري كه بايد اين استعدادهاي ني ني رو پرورش بديم. ني ني در اداي كلمات خيلي زود پيشرفت كرده و لغات زياديو به راحتي به زبون مياره كلماتي مث اختاپوس كه حتي نميدونه چه معني ميده يا وقتي ازش ميپرسم فاميلت چيه بلافاصله ميگه جبادي 😸كه منظور جوادي هست و يا اسمشو بصورت آوايي امي حُسي اميرحسين ميگه بابايو خيلي مواقع ممد صدا ميزنه حالا مجبورم من اونو بابايي صدا بزنم تا از من ياد بگيره به عمه كوچيكش چون ني ني داره عمه ني ني ميگه و شوهر عمه اشو جَبرآقا جعفر آقا صدا ميزنه و قد...
19 آذر 1394

كارهاي جالب ني ني٦

اين ني ني ما خيلي شيطون شده و هر روز يك كار بامزه حديد انجام ميده كه من حيفم مياد ياداشت نكنم از ترس اينكه روزي اين لحظات شيرين يادم بره مثلاً ديشب براش يكسري آهنگ و فيلم كه بهشون علاقه داره روي فلش ريختيم ومواقعي كه خسته ميشم براش روشن ميكنم و يه نيم ساعتي خستگي در ميكنم حالا اين شيطونك از روي يكي از فيلما كه دست بر قضا فيلم ادا در آوردن مامانيه حركاتمنو كاملا تقليد ميكنه و جالب اينه كهتا صداي آهنگشو شنيد اين كارو شروع كردو كلي منو بابايي رو متعجب كرد. 
30 آبان 1394

كارهاي جالب ني ني ٥

امروز ٢٩آبان ماه براي اولين بار ني ني كفشاشو خودش پوشيد هرچند تابه تا و الكي ولي خيلي برام جالب بود. ني ني ميره روي ميز واي ميسته و وانمود ميكنه كه ميخواد بپره و من بايد هر جا هستم خودمو بهش برسونم كه نپره و اينو خوب فهميده و همش منو اذيت ميكنه. هر وقتم كه مي بينه ما به تلويزيون توجه مي كنيم ميره و از جلوي تلويزيون اونو خاموش ميكنه. وقتي هم كه جاشو كثيف ميكنه ميره و وسايل تعويضشو خودش مياره ولي خيلي بد غذا ميخوره وهمش بايد با بازي و فيلم بهش غذا بدم. 
29 آبان 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نی نی ما می باشد