زخم ابروي ني ني

حدودا يك هفته به عيد مونده دعوت عمه محبوب بوديم به صرف كله پاچه خونه مامان زهرا حدوداي ساعت ١ بود كه با ني ني راه افتاديم رفتم اونجا مشغول پهن كردن سفره بوديم ني ني هم رو مبلا ورجه ورجه ميكرد و هي خودشو برا عمه اش لوس ميكرد من رفتم تو آشپزخونه قاشقارو بيارم كه ني ني از رو مبل پشت اپن سرك كشيد و گفت مامان به به بده عمه اش از اين حرفش به وجد اومد و رفت به طرفش كه بغلش كنه كه يكدفعه من صداي بلندي شنيدم و وقتي برگشتم فقط چهره عمه محبوب رو ديدم كه خشكش زده بود دويدم طرف ني ني و بغلش كردم از ابروش خون مي اومد بالاي ابروش پاره شده بود از برخوردي كه با ميز چوبي كنار مبل داشته بود سريع خونارو از رو صورتش پاك كردم و آقا رو برا خريد يه ضد عفوني كننده به داروخونه فرستادم كه يه چسب بخيه هم گرفته بود بعد تميز كردن بعش زدم بابايي يكي دو ساعت بعد كه اومد اصرار كرد كه ببريمش پيش دكتر كه جاش نمونه رفتيم درمونگاه گفتن بايد ببريدش مركز تخصصي چشم تا بخيه بزنن رفتيم اونجا بعد كلي معطلي چشماشو معاينه كردن و گفتن آسيبي به چشمش نرسيده و اگر ميخواييد بخيه بشه بايد بره اتاق عمل وگرنه جا هاي ديگه بدون بي هوشي بخيه ميكنن تقريبا غروب شده بود ما راه افتاديم برديمش پيش پسرخاله باباي كه بعد تماس باباي باهاش گفته بود خودش انجام ميده برامون وقتي رسيديم اونجا بعد از ديدن چشم ني ني عكسشو برا چنتا دكتر متخصص و جراح زيبايي فرستاد كه آيا نياز به بخيه داره يا نه كه بعد از يكساعتي جواب دادن كه نيازي نيست ولي قبل از اينكه خبر بدن من گفتم چون برا بخيه دير شده بريم خونه و تو راه برگشت خبر دادن كه نيازي نيست و خودش خوب ميشه حالا اميدواريم كه جاش نمونه تا الان كه بعداز التيام زخمش خط قرمزي روي ابروش باقيه تا ببينيم ميره يا نه؟!