داستانک های نی نی1
سلام قراره در این قسمت تا اونجایی که بتونم داستانک های نی نی رو از قبل و بعد از تولدش بنویسم
خب از کجا شروع کنم: آهان از اون روزی که رفتیم پیش خانم دکتر و گفت نی نی اصلا نیومده تو لگن اون موقع دقیقا 41 هفته بود. ای خدا نی نی جا خشک کرده می ترسم اتفاقی براش بیفته شب به باباش گفتم من می ترسم زنگ بزن به خانم دکتر بگو من فردا میام برا سزارین بعد شروع کردم به تمیز کاری خونه یک آبگوشتم بار گذاشتم برا فردا نهار بابایی و ساک خودمو نی نیو بستم و ساعت 3 شب خوابیدم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی