ماجراي از پوشك گرفتن ني ني

بالاخره با تلاش زياد و صرف وقت و زمان بسيار تونستم ني ني رو از شير بگيرم هر چند هنوزم بدش نمياد به اون دوران بر گرده و همش دستشو توي يقه ام ميكنه و ميخوابه، حالا نوبت از پوشك گرفتن ني نيه ولي انگار از پوشك گرفتن راحت تر بود چرا كه به يك روز خودش ياد گرفت شلوارشو در بياره و توي دستشويي جيش كنه ولي مشكل از اونجا شروع شد كه پي پي شو تو قصريش نمي تونست بكنه و براي اين موضوع بايد پوشكش ميكردم خيلي تلاش كردم اين كارم ياد بگيره به ازاي هر بار دستشوي رفتن بهش شكلات و شيبابا و خلاصه كلي حله حوله جايزه ميدادم ولي پي پي شو نكرد كه نكرد البته تقصير خودشم نبود بچه ام اون موقع پي پي يه گوشه وايميسته و زور ميزنه ولي روي قصريش نمي تونست زور بزنه و اذيت بود براي همين روزي دوبار پوشكش ميكردم تا اينكه چن روز پيش توي پوشكشم پي پي نكرد و همش تو خونه مي دوييد و ميگفت مي ترسم مي ترسم ماماني بعد از زمان پي پي اش كه ميگذشت ديگه راحت ميشد و آروم ميشد تا ٤ روز اين روند ادامه داشت و من از غصه داشتم دق ميكردم بچه ام نميدونم چرا اينجوري شده بود با دوستان مشورت كردم شياف صابون رو پيشنهاد دادن منم برا اينكه بچه ام راحت بشه يكبار براش شياف گذاشتم بعد يكي دو دقيقه سر و صدا و گريه بالاخره راحت شد و پي پي اش اومد ني ني رو دكتر نبرديم چون اين موضوع چهارشنبه اتفاق افتاد و من به خيال اينكه فردا حتما بيرون روي داره موكول كردم به ٥ و جمعه و اون روزم دكترش تعطيل بود و برا شنبه و يكشنبه هم كه با شياف و ميوه و خوراكي مشكلشو حل كردم خلاصه برا اينكه ني ني نترسه و دوباره خودشو نگه نداره مجبور شدم يه چن روزي باهاش مدارا كنم و پوشكش كنم تا از لحاظ روحي دوباره آمادگيشو پيدا كنه چون ني ني مشكلش يبوست نبود خودشو نگه ميداشت و اين قضيه به روحياتش بر ميگشت.